الصبوح ای دل که جان خواهم فشاند


الصبوح ای دل که جان خواهم فشاند

الصبوح ای دل که جان خواهم فشاند


الصبوح ای دل که جان خواهم فشاند

دست هستی بر جهان خواهم فشاند
دست هستی بر جهان خواهم فشاند
دست هستی بر جهان خواهم فشاند
دست هستی بر جهان خواهم فشاند
پیش مرغان سر کوی مغان
پیش مرغان سر کوی مغان
پیش مرغان سر کوی مغان
پیش مرغان سر کوی مغان
دانهٔ دل رایگان خواهم فشاند
دانهٔ دل رایگان خواهم فشاند
دانهٔ دل رایگان خواهم فشاند
دانهٔ دل رایگان خواهم فشاند
دیده می پالای و گیتی خاک پای
دیده می پالای و گیتی خاک پای
دیده می پالای و گیتی خاک پای
دیده می پالای و گیتی خاک پای
جرعه های این بر آن خواهم فشاند
جرعه های این بر آن خواهم فشاند
جرعه های این بر آن خواهم فشاند
جرعه های این بر آن خواهم فشاند
اشک در رقص است و ناله در سماع
اشک در رقص است و ناله در سماع
اشک در رقص است و ناله در سماع
اشک در رقص است و ناله در سماع
بر سماع و رقص جان خواهم فشاند
بر سماع و رقص جان خواهم فشاند
بر سماع و رقص جان خواهم فشاند
بر سماع و رقص جان خواهم فشاند
بر سر خاک از جفای آسمان
بر سر خاک از جفای آسمان
بر سر خاک از جفای آسمان
بر سر خاک از جفای آسمان
خاک هم بر آسمان خواهم فشاند
خاک هم بر آسمان خواهم فشاند
خاک هم بر آسمان خواهم فشاند
خاک هم بر آسمان خواهم فشاند
دوستان چون از نفاق آگنده اند
دوستان چون از نفاق آگنده اند
دوستان چون از نفاق آگنده اند
دوستان چون از نفاق آگنده اند
آستین بر دوستان خواهم فشاند
آستین بر دوستان خواهم فشاند
آستین بر دوستان خواهم فشاند
آستین بر دوستان خواهم فشاند
دشمنان چون بر غمم بخشوده اند
دشمنان چون بر غمم بخشوده اند
دشمنان چون بر غمم بخشوده اند
دشمنان چون بر غمم بخشوده اند
بر سر دشمن روان خواهم فشاند
بر سر دشمن روان خواهم فشاند
بر سر دشمن روان خواهم فشاند
بر سر دشمن روان خواهم فشاند
کیسه ای کز زندگی بردوختم
کیسه ای کز زندگی بردوختم
کیسه ای کز زندگی بردوختم
کیسه ای کز زندگی بردوختم
بر زمانه هر زمان خواهم فشاند
بر زمانه هر زمان خواهم فشاند
بر زمانه هر زمان خواهم فشاند
بر زمانه هر زمان خواهم فشاند
هر زری کز خاک بیزی یافتم
هر زری کز خاک بیزی یافتم
هر زری کز خاک بیزی یافتم
هر زری کز خاک بیزی یافتم
بر سراین خاکدان خواهم فشاند
بر سراین خاکدان خواهم فشاند
بر سراین خاکدان خواهم فشاند
بر سراین خاکدان خواهم فشاند
هر سحر خاقانی آسا بر فلک
هر سحر خاقانی آسا بر فلک
هر سحر خاقانی آسا بر فلک
هر سحر خاقانی آسا بر فلک
ناوک آتش فشان خواهم فشاند
ناوک آتش فشان خواهم فشاند
ناوک آتش فشان خواهم فشاند
ناوک آتش فشان خواهم فشاند
این ستارهٔ دری و در دری
این ستارهٔ دری و در دری
این ستارهٔ دری و در دری
این ستارهٔ دری و در دری
بر همام بحرسان خواهم فشاند
بر همام بحرسان خواهم فشاند
بر همام بحرسان خواهم فشاند
بر همام بحرسان خواهم فشاند
این زر اکسیر نفس ناطقه
این زر اکسیر نفس ناطقه
این زر اکسیر نفس ناطقه
این زر اکسیر نفس ناطقه
بر سر صدر زمان خواهم فشاند
بر سر صدر زمان خواهم فشاند
بر سر صدر زمان خواهم فشاند
بر سر صدر زمان خواهم فشاند
این دو طفل نوری اندر مهد چشم
این دو طفل نوری اندر مهد چشم
این دو طفل نوری اندر مهد چشم
این دو طفل نوری اندر مهد چشم
بر بزرگ خرده دان خواهم فشاند
بر بزرگ خرده دان خواهم فشاند
بر بزرگ خرده دان خواهم فشاند
بر بزرگ خرده دان خواهم فشاند
این سه گنج نفس از قصر دماغ
این سه گنج نفس از قصر دماغ
این سه گنج نفس از قصر دماغ
این سه گنج نفس از قصر دماغ
بر امام انس و جان خواهم فشاند
بر امام انس و جان خواهم فشاند
بر امام انس و جان خواهم فشاند
بر امام انس و جان خواهم فشاند
این چهار اجساد کان کائنات
این چهار اجساد کان کائنات
این چهار اجساد کان کائنات
این چهار اجساد کان کائنات
بر مراد کن فکان خواهم فشاند
بر مراد کن فکان خواهم فشاند
بر مراد کن فکان خواهم فشاند
بر مراد کن فکان خواهم فشاند
کس چه داند کاین نثار از بهر کیست
کس چه داند کاین نثار از بهر کیست
کس چه داند کاین نثار از بهر کیست
کس چه داند کاین نثار از بهر کیست
تا نگویم بر فلان خواهم فشاند
تا نگویم بر فلان خواهم فشاند
تا نگویم بر فلان خواهم فشاند
تا نگویم بر فلان خواهم فشاند
بر جلال و مجد مجد الدین خلیل
بر جلال و مجد مجد الدین خلیل
بر جلال و مجد مجد الدین خلیل
بر جلال و مجد مجد الدین خلیل
در مدحت بیکران خواهم فشاند
در مدحت بیکران خواهم فشاند
در مدحت بیکران خواهم فشاند
در مدحت بیکران خواهم فشاند
هر شکر کز لفظ او برچید سمع
هر شکر کز لفظ او برچید سمع
هر شکر کز لفظ او برچید سمع
هر شکر کز لفظ او برچید سمع
هم بر آن لفظ و بنان خواهم فشاند
هم بر آن لفظ و بنان خواهم فشاند
هم بر آن لفظ و بنان خواهم فشاند
هم بر آن لفظ و بنان خواهم فشاند
هر گهر کز کلک او دزدید طبع
هر گهر کز کلک او دزدید طبع
هر گهر کز کلک او دزدید طبع
هر گهر کز کلک او دزدید طبع
هم بر آن کلک و بنان خواهم فشاند
هم بر آن کلک و بنان خواهم فشاند
هم بر آن کلک و بنان خواهم فشاند
هم بر آن کلک و بنان خواهم فشاند
داورم کی دست فرماید برید
داورم کی دست فرماید برید
داورم کی دست فرماید برید
داورم کی دست فرماید برید
کانچه دزدیدم همان خواهم فشاند
کانچه دزدیدم همان خواهم فشاند
کانچه دزدیدم همان خواهم فشاند
کانچه دزدیدم همان خواهم فشاند
شرع را گنج روان از کلک اوست
شرع را گنج روان از کلک اوست
شرع را گنج روان از کلک اوست
شرع را گنج روان از کلک اوست
عقل بر گنج روان خواهم فشاند
عقل بر گنج روان خواهم فشاند
عقل بر گنج روان خواهم فشاند
عقل بر گنج روان خواهم فشاند
ملک را حرز امان از رای اوست
ملک را حرز امان از رای اوست
ملک را حرز امان از رای اوست
ملک را حرز امان از رای اوست
روح بر حرز امان خواهم فشاند
روح بر حرز امان خواهم فشاند
روح بر حرز امان خواهم فشاند
روح بر حرز امان خواهم فشاند
گر خضر گردم بر آن غمر الردا
گر خضر گردم بر آن غمر الردا
گر خضر گردم بر آن غمر الردا
گر خضر گردم بر آن غمر الردا
هم ردا هم طیلسان خواهم فشاند
هم ردا هم طیلسان خواهم فشاند
هم ردا هم طیلسان خواهم فشاند
هم ردا هم طیلسان خواهم فشاند
ور ملک باشم بر آن عیسی نفس
ور ملک باشم بر آن عیسی نفس
ور ملک باشم بر آن عیسی نفس
ور ملک باشم بر آن عیسی نفس
سبحهٔ پروین نشان خواهم فشاند
سبحهٔ پروین نشان خواهم فشاند
سبحهٔ پروین نشان خواهم فشاند
سبحهٔ پروین نشان خواهم فشاند
زیر پای اسبش ار دستم رسد
زیر پای اسبش ار دستم رسد
زیر پای اسبش ار دستم رسد
زیر پای اسبش ار دستم رسد
افسر نوشین روان خواهم نشاند
افسر نوشین روان خواهم نشاند
افسر نوشین روان خواهم نشاند
افسر نوشین روان خواهم نشاند
قحط دانش را به اعجاز ثناش
قحط دانش را به اعجاز ثناش
قحط دانش را به اعجاز ثناش
قحط دانش را به اعجاز ثناش
من و سلوی از لسان خواهم فشاند
من و سلوی از لسان خواهم فشاند
من و سلوی از لسان خواهم فشاند
من و سلوی از لسان خواهم فشاند
چون کند پروانه جان افشان به شمع
چون کند پروانه جان افشان به شمع
چون کند پروانه جان افشان به شمع
چون کند پروانه جان افشان به شمع
من بر او جان هم چنان خواهم فشاند
من بر او جان هم چنان خواهم فشاند
من بر او جان هم چنان خواهم فشاند
من بر او جان هم چنان خواهم فشاند
خود کیم من وز سگان کیست جان
خود کیم من وز سگان کیست جان
خود کیم من وز سگان کیست جان
خود کیم من وز سگان کیست جان
تا بر آن فخر جهان خواهم فشاند
تا بر آن فخر جهان خواهم فشاند
تا بر آن فخر جهان خواهم فشاند
تا بر آن فخر جهان خواهم فشاند
ابلهم تا فضلهٔ مء الحمیم
ابلهم تا فضلهٔ مء الحمیم
ابلهم تا فضلهٔ مء الحمیم
ابلهم تا فضلهٔ مء الحمیم
بر لب حوض جنان خواهم فشاند
بر لب حوض جنان خواهم فشاند
بر لب حوض جنان خواهم فشاند
بر لب حوض جنان خواهم فشاند
گمرهم تا بر سر بیت الحرام
گمرهم تا بر سر بیت الحرام
گمرهم تا بر سر بیت الحرام
گمرهم تا بر سر بیت الحرام
آب دست پیلبان خواهم فشاند
آب دست پیلبان خواهم فشاند
آب دست پیلبان خواهم فشاند
آب دست پیلبان خواهم فشاند
حشنیم تا ریزهٔ ریم آهنی
حشنیم تا ریزهٔ ریم آهنی
حشنیم تا ریزهٔ ریم آهنی
حشنیم تا ریزهٔ ریم آهنی
بر سر تیغ یمان خواهم فشاند
بر سر تیغ یمان خواهم فشاند
بر سر تیغ یمان خواهم فشاند
بر سر تیغ یمان خواهم فشاند
یا نحوس کید قاطع را ز جهل
یا نحوس کید قاطع را ز جهل
یا نحوس کید قاطع را ز جهل
یا نحوس کید قاطع را ز جهل
بر سعود شعریان خواهم فشاند
بر سعود شعریان خواهم فشاند
بر سعود شعریان خواهم فشاند
بر سعود شعریان خواهم فشاند
یا سم گوساله و دنبال گرگ
یا سم گوساله و دنبال گرگ
یا سم گوساله و دنبال گرگ
یا سم گوساله و دنبال گرگ
بر سر طور و شبان خواهم فشاند
بر سر طور و شبان خواهم فشاند
بر سر طور و شبان خواهم فشاند
بر سر طور و شبان خواهم فشاند
یا کلاهی کز گیا بافد شبان
یا کلاهی کز گیا بافد شبان
یا کلاهی کز گیا بافد شبان
یا کلاهی کز گیا بافد شبان
بر سر تاج کیان خواهم فشاند
بر سر تاج کیان خواهم فشاند
بر سر تاج کیان خواهم فشاند
بر سر تاج کیان خواهم فشاند
یا دم الحیضی که از خرگوش ریخت
یا دم الحیضی که از خرگوش ریخت
یا دم الحیضی که از خرگوش ریخت
یا دم الحیضی که از خرگوش ریخت
بر سر شیر ژیان خواهم فشاند
بر سر شیر ژیان خواهم فشاند
بر سر شیر ژیان خواهم فشاند
بر سر شیر ژیان خواهم فشاند
یا غبار لاشهٔ دیو سفید
یا غبار لاشهٔ دیو سفید
یا غبار لاشهٔ دیو سفید
یا غبار لاشهٔ دیو سفید
بر سوار سیستان خواهم فشاند
بر سوار سیستان خواهم فشاند
بر سوار سیستان خواهم فشاند
بر سوار سیستان خواهم فشاند
یا لعاب اژدهای حمیری
یا لعاب اژدهای حمیری
یا لعاب اژدهای حمیری
یا لعاب اژدهای حمیری
بر درفش کاویان خواهم فشاند
بر درفش کاویان خواهم فشاند
بر درفش کاویان خواهم فشاند
بر درفش کاویان خواهم فشاند
اینت جهل ار فضلهٔ گوی جعل
اینت جهل ار فضلهٔ گوی جعل
اینت جهل ار فضلهٔ گوی جعل
اینت جهل ار فضلهٔ گوی جعل
بر مد مدهمتان خواهم فشاند
بر مد مدهمتان خواهم فشاند
بر مد مدهمتان خواهم فشاند
بر مد مدهمتان خواهم فشاند
اینت کفر ار گرد نعلین یزید
اینت کفر ار گرد نعلین یزید
اینت کفر ار گرد نعلین یزید
اینت کفر ار گرد نعلین یزید
بر یل خیبر ستان خواهم فشاند
بر یل خیبر ستان خواهم فشاند
بر یل خیبر ستان خواهم فشاند
بر یل خیبر ستان خواهم فشاند
گر چه در حلق سماکین افکنم
گر چه در حلق سماکین افکنم
گر چه در حلق سماکین افکنم
گر چه در حلق سماکین افکنم
چون کمند امتحان خواهم فشاند
چون کمند امتحان خواهم فشاند
چون کمند امتحان خواهم فشاند
چون کمند امتحان خواهم فشاند
ور چه پر تیر گردون بشکنم
ور چه پر تیر گردون بشکنم
ور چه پر تیر گردون بشکنم
ور چه پر تیر گردون بشکنم
چون خدنگی از کمان خواهم فشاند
چون خدنگی از کمان خواهم فشاند
چون خدنگی از کمان خواهم فشاند
چون خدنگی از کمان خواهم فشاند
لیک با تیغ یقین او سپر
لیک با تیغ یقین او سپر
لیک با تیغ یقین او سپر
لیک با تیغ یقین او سپر
بر سر آب گمان خواهم فشاند
بر سر آب گمان خواهم فشاند
بر سر آب گمان خواهم فشاند
بر سر آب گمان خواهم فشاند
پیش کلک دور باش آساش تیغ
پیش کلک دور باش آساش تیغ
پیش کلک دور باش آساش تیغ
پیش کلک دور باش آساش تیغ
بر سر خاک هوان خواهم فشاند
بر سر خاک هوان خواهم فشاند
بر سر خاک هوان خواهم فشاند
بر سر خاک هوان خواهم فشاند
در حضورش لالی آرم در زبان
در حضورش لالی آرم در زبان
در حضورش لالی آرم در زبان
در حضورش لالی آرم در زبان
نه لالی از زبان خواهم فشاند
نه لالی از زبان خواهم فشاند
نه لالی از زبان خواهم فشاند
نه لالی از زبان خواهم فشاند
پیش نطقش کبم آرم از دهان
پیش نطقش کبم آرم از دهان
پیش نطقش کبم آرم از دهان
پیش نطقش کبم آرم از دهان
خاک توبه بر دهان خواهم فشاند
خاک توبه بر دهان خواهم فشاند
خاک توبه بر دهان خواهم فشاند
خاک توبه بر دهان خواهم فشاند
بیضه چون طاوس نر خواهم گشاد
بیضه چون طاوس نر خواهم گشاد
بیضه چون طاوس نر خواهم گشاد
بیضه چون طاوس نر خواهم گشاد
وز برون آشیان خواهم فشاند
وز برون آشیان خواهم فشاند
وز برون آشیان خواهم فشاند
وز برون آشیان خواهم فشاند
عقد نظمش کبم آرم از دهان
عقد نظمش کبم آرم از دهان
عقد نظمش کبم آرم از دهان
عقد نظمش کبم آرم از دهان
بر سر شاه اخستان خواهم فشاند
بر سر شاه اخستان خواهم فشاند
بر سر شاه اخستان خواهم فشاند
بر سر شاه اخستان خواهم فشاند
زیور نثرش فرو خواهم گسست
زیور نثرش فرو خواهم گسست
زیور نثرش فرو خواهم گسست
زیور نثرش فرو خواهم گسست
بر شه صاحب قران خواهم فشاند
بر شه صاحب قران خواهم فشاند
بر شه صاحب قران خواهم فشاند
بر شه صاحب قران خواهم فشاند
بر خط دستش که هند و چین در اوست
بر خط دستش که هند و چین در اوست
بر خط دستش که هند و چین در اوست
بر خط دستش که هند و چین در اوست
هفت گنج شایگان خواهم فشاند
هفت گنج شایگان خواهم فشاند
هفت گنج شایگان خواهم فشاند
هفت گنج شایگان خواهم فشاند
چون به هندوچین او دستم رسد
چون به هندوچین او دستم رسد
چون به هندوچین او دستم رسد
چون به هندوچین او دستم رسد
دست بر چیپال و خان خواهم فشاند
دست بر چیپال و خان خواهم فشاند
دست بر چیپال و خان خواهم فشاند
دست بر چیپال و خان خواهم فشاند
بر سه تشریفش که خواندم یک به یک
بر سه تشریفش که خواندم یک به یک
بر سه تشریفش که خواندم یک به یک
بر سه تشریفش که خواندم یک به یک
هر دو ساعت چارکان خواهم فشاند
هر دو ساعت چارکان خواهم فشاند
هر دو ساعت چارکان خواهم فشاند
هر دو ساعت چارکان خواهم فشاند
هست هر سه چار خوان و هشت خلد
هست هر سه چار خوان و هشت خلد
هست هر سه چار خوان و هشت خلد
هست هر سه چار خوان و هشت خلد
من سه جان بر چار خوان خواهم فشاند
من سه جان بر چار خوان خواهم فشاند
من سه جان بر چار خوان خواهم فشاند
من سه جان بر چار خوان خواهم فشاند
چون از آن خوان لقمه ای خواهم چشید
چون از آن خوان لقمه ای خواهم چشید
چون از آن خوان لقمه ای خواهم چشید
چون از آن خوان لقمه ای خواهم چشید
بر سگ کهف استخوان خواهم فشاند
بر سگ کهف استخوان خواهم فشاند
بر سگ کهف استخوان خواهم فشاند
بر سگ کهف استخوان خواهم فشاند
باد چون جان جاودان عمرش که من
باد چون جان جاودان عمرش که من
باد چون جان جاودان عمرش که من
باد چون جان جاودان عمرش که من
جان بر او هم جاودان خواهم فشاند
جان بر او هم جاودان خواهم فشاند
جان بر او هم جاودان خواهم فشاند
جان بر او هم جاودان خواهم فشاند